کفتار
هیچوقت نمیتوانم نخستین برخوردم با کفتار راهراه را از ذهنم دور کنم. دو کفتار با آن سرهای سنگین، خیلی آرام و خیلی محتاطانه از پشت تختهسنگی بزرگ به بیرون خزیدند. هوا را بو میکشیدند و بهآرامی تا پایین سنگ حرکت کردند و بعد از کمی پرسهزدن در اطراف لانه از مسیری مشخص رو به سمت دشت گذاشتند. همهٔ این مراحل را مانند فیلم فریم به فریم عکاسی کردم. باورم نمیشد. بعد از حدود شش سال تحقیق و جستجوی جستهگریخته درباره کفتارها در ایران بالاخره توانسته بودم این جانور مرموز و آرام را در طبیعت وحشی تماشا کنم.